Pages

Tuesday, June 30, 2009

داستانهايي ساده براي ما/ابرازعشق واقعي


یک روز آموزگار از دانش آموزانی که در کلاس بودند پرسید آیا میتوانید راهی غیر تکراری برای ابراز عشق ، بیان کنید؟ برخی ازدانش آموزان گفتند با بخشیدن عشقشان را معنا می کنند. برخی «دادن گل و هدیه» و «حرف های دلنشین» را راه بیان عشق عنوان کردند شماری دیگر هم گفتند «با هم بودن در تحمل رنجها ولذت بردن از خوشبختی» را راه بیان عشق می دانند
در آن بین، پسری برخاست و پیش از این که شیوه دلخواه خود را برای ابراز عشق بیان کند، داستان کوتاهی تعریف کرد یک روز زن و شوهر جوانی که هر دو زیست شناس بودند طبق معمول برای تحقیق به جنگل رفتند. آنان وقتی به بالای تپّه رسیدند درجا میخکوب شدندیک ببر بزرگ، جلوی زن و شوهر ایستاده و به آنان خیره شده بود شوهر، تفنگ شکاری به همراه نداشت و دیگر راهی برای فرار نبودرنگ صورت زن و شوهر پریده بود و در مقابل ببر، جرات کوچک ترین حرکتی نداشتند ببر، آرام به طرف آنان حرکت کرد همان لحظه، مرد زیست شناس فریادزنان فرارکرد و همسرش را تنها گذاشت بلافاصله ببر به سمت شوهر دوید و چند دقیقه بعد ضجه های مرد جوان به گوش زن رسید ببر رفت و زن زنده ماند
داستان به اینجا که رسید دانش آموزان شروع کردند به محکوم کردن آن مرد اما پسرپرسید : آیا می دانید آن مرد در لحظه های آخر زندگی اش چه فریاد می زد؟
بچه ها حدس زدند حتما از همسرش معذرت خواسته که او را تنها گذاشته است
پسر جواب داد: نه، آخرین حرف مرد این بود که : عزیزم ، تو بهترین مونسم بودی.ازپسرمان خوب مواظبت کن و به او بگو پدرت همیشه عاشقت بود
قطره های اشک، صورت پسر را خیس کرده بود که ادامه داد: همه زیست شناسان میدانند ببر فقط به کسی حمله می کند که حرکتی انجام می دهد و یا فرار میکند پدر من در آن لحظه وحشتناک ، با فدا کردن جانش پیش مرگ مادرم شد و اورا نجات داد. این صادقانه ترین و بی ریاترین ترین راه پدرم برای بیان عشق خود به مادرم و من بود

Sunday, June 28, 2009

Thoughts for Lifeاندیشه های زندگی


When you feel down because you didn't get what you want just sit tight and be happy


وقتی احساس شکست میکنی که نتونستی به اون چیزی که می خواستی برسی ناراحت نشو


because God has thought of something better to give you


حتما خداوند صلاح تو رو در این دونسته و برات آینده بهتری رو رقم زده

When something happens to you, good or bad


وقتی یه اتفاق خوب یا بد برات می افته همیشه


consider what it means


دنبال این باش که این چه معنی و حکمتی درش نهفته هست

There's a purpose to life's events


برای هر اتفاق زندگی دلیلی وجود دارد


to teach you how to laugh more or not to cry too hard


که به تو می آموزد که چگونه بیشتر شاد زندگی کنی و کمتر غصه بخوری

ATROD

آترود

Saturday, June 27, 2009

قانونهای برایان تریسی


قانون انگیزه

هر چه می گویید یا انجام می دهید از تمایلات درونی ، خواسته ها و غرایز شما سرچشمه می گیرد این کار ممکن است بصورت خود آگاه یا ناخودآگاه انجام شود رمز موفقیت دو چیز است

یک : تعیین اهداف و برنامه ریزی برای آنها

دو : مشخص کردن انگیزه ها

Wednesday, June 24, 2009

داستانهايي ساده براي ما/ایمان واقعی


روزی بازرگان موفقی از مسافرت بازگشت و متوجه شد خانه و مغازه اش در غیاب او آتش گرفته و کالا های گرانبهایش همه سوخته و خاکستر
شده اند و خسارت هنگفتی به او وارد امده است
فکر می کنید آن مرد چه کرد؟
خدا را مقصر شمرد و ملامت کرد؟ و یا اشک ریخت ؟
او با لبخندی بر لبان و نوری بر دیدگان سر به سوی آسمان بلند کرد و گفت : خدایا ! می خواهی که اکنون چه کنم؟
مرد تاجر پس از نابودی کسب پر رونق خود ، تابلویی بر ویرانه های خانه و مغازه اش آویخت که روی آن نوشته بود
مغازه ام سوخت ! اما ایمانم نسوخته است ! فردا شروع به کار خواهم کرد

Sunday, June 21, 2009

كوتاه ولي عميق


مرد عاقل بيشتر از فرصت هايي که مي‌يابد، فرصت مي‌سازد

فرانسيس بيکن

Tuesday, June 16, 2009

معترض/من راي ميدهم!!!!؟




و منتظر نه مثل ما:يعني كه بنشينيم و به در نگاه كنيم،منتظر بدين معنا نيست،منتظر يعني: معترض،اگر كسي به حال معترض نباشد،منتظر آينده نيست...كسي كه منتظر تغيير است،منتظر آمدن كسي است،منتظر يك چيز تازه،فكر تازه،كس تازه است،يعني نسبت به وضعي درش است معترض است،براي همين است كه منتظراست،چه كسي منتظر است؟در بينش سياسي فلسفه تاريخ شيعه چه كسي منتظر است؟معترض به چه چيز؟معترض به آنچه بنام اسلام حاكم بر تاريخ اسلام بوجود آمد


دكتر علي شريعتي