Pages

Sunday, December 28, 2014

عشق من


ای صدایت همچو رود زلال
ای نگاهت همچو نور حلال
عشق من باتو شد آغاز وتمام
عمر من شد باصدا و نگاهت جاودان

وحید.ع
6/10/93
ساعت 11/30

Sunday, November 30, 2014

کاش


نزدیکتر بیا


نزدیکتر بیا !
بگذار لبهایت را ببوسم
پاییز مگر 
فصل چیدن انار نیست ؟

بهرام محمودی

Wednesday, November 26, 2014

بی تو


روزگار



روزگار هَمی شِه بر یک قرار نمی‌ماند.
روز و شب دارد،روشنی دارد،
تاریکی دارد.
کم دارد، بیش دارد.
دی گَر چیزی از زمستان باقی نمانده
تمام می‌شود
بهار می‌آید...!

جای خالی سلوچ 
محمود دولت آبادی

قرمزی لبهای تو


بار اول


بار اولی که دیدم ات
چنان بی مقدمه زیبا بودی
که چند روز بعد
یادم افتاد
باید عاشقت می شدم ...

زانیار برور

Saturday, November 1, 2014

Wednesday, October 29, 2014

اوقات خوش


چند ورقه مه



چند ورقه مه
می‌پیچم لای روزنامه
و به پست‌خانه می‌روم
می‌خواهم این وقت صبح را
به نشانی‌ات پست کنم
نفس نفس زدنِ آسمان را
که پایین آمده تا روی صورت زمین
برای تو که فکر می‌کنی
فاصله‌ها را نمی‌توان برداشت

رضا جمالی حاجیانی

Monday, October 27, 2014

آدم‌ها


آدم‌ها در دل هم شکل می‌گیرند
هم را می‌بینند
سلام می‌کنند، رد می‌شوند
لبخند می‌زنند وُ
عاشق می‌‌شوند
آدم‌ها،
در دلِ هم آدم می‌شوند

افشین صالحی

خوشا به حال


Tuesday, October 21, 2014

باران


دو قطره باران
وعشق جوانه میزند
و قلبم برای تو
مثل یک ابر بارانی میلرزد

آترود

Wednesday, October 8, 2014

فقط یکبار


ﺁﺧﺮﯾﻦ ﺑﺎﺭ


ﺁﺧﺮﯾﻦ ﺑﺎﺭ
ﮐﻪ ﺩﺍﺷﺘﯽ ﺗﻨﺖ ﺭﺍ
ﺑﻪ ﻣﻦ ﺷﯿﺮﻓﻬﻢ ﻣﯽﮐﺮﺩﯼ
ﻓﻬﻤﯿﺪﻡ ﭘﺮﻭﺍﺯ
ﺩﺳﺖﻧﯿﺎﻓﺘﻨﯽ ﻧﯿﺴﺖ
ﭘﺮﻧﺪﻩﺍﻡ ﺭﺍ ﺑﻐﻞ ﮐﺮﺩﻡ
ﻭ ﺩﺭ ﻋﻄﺮ ﻧﺎﺭﻧﺞﻫﺎﺕ
ﺷﻨﺎﻭﺭ ﺷﺪﻡ.

عباس معروفي

Saturday, October 4, 2014

مثل سیگار


دوست


خوشا صحبت دوستي که در کنارش
نه مجبوري که انديشه هاي خود را بسنجي
و نه گفته ها را در ترازو نهي
بلکه، بي خيال، هرچه مي انديشي برزبان مي آوري
و کاه و گندم را در کف او مي نهي
و بي گمان داني که او
آن کاه و گندم را غربال خواهد کرد
دانه شايسته را به کار خواهد گرفت
و کاه را با نَفَس مهرباني به باد خواهد سپرد.

دينا ماريا مولاک کرک

برادران سیس تِرز



بیش تر مردم به ترس‌ها و حماقت‌های‌شان زنجیر شده‌اند و شهامت ندارند بی‌طرفانه قضاوت کنند که مشکل زندگی‌شان
 چیست. بیش تر آدم‌ها هم این‌طور زندگی‌شان را بی‌هیچ رضایتی ادامه می‌دهند بدون آن‌که تلاش کنند تا بفهم اَند سرچشمه‌ی نارضایتی‌شان کجاست یا به خواهند تغییری در زندگی‌شان ایجاد کنند!! دست آخر هم می‌میرند...! 
....
پاتریک دوویت
کتاب: برادران سیس تِرز

Tuesday, September 23, 2014

بد نیست


من مسلمانم


چه فایده


چه فایده که بگو یم چندتا دوستت دارم
چه‌قدر
وقتی که گوش هایت
خوابیده‌ست!
چه فایده که چند بوسِ هوایی بفرستم
چه اندازه
وقتی که چشم هایت از بیخِ گوشِ من آن دور را
در فکر است
چه فایده/ ها
چه فایده برایِ تو یاس چیده‌اَم
یا شب بو
شعر بخوانم
یا شر
چه فایده امروز در کجام
چند شنبه است
وقتی که جایِ تو هر جا
خالی‌ست!

افشين صالحي

Thursday, September 18, 2014

پیش چشمان تو


ﺣﺎﻻ ﮐﻪ ﺁﻣﺪﻩ ﺍﯼ


ﺣﺎﻻ ﮐﻪ ﺁﻣﺪﻩ ﺍﯼ
ﭼﺘﺮﺕ ﺭﺍ ﺑﺒﻨﺪ
ﺩﺭ ﺍﯾﻮﺍﻥ ﺍﯾﻦ ﺧﺎﻧﻪ
ﺟﺰ ﻣﻬﺮﺑﺎﻧﯽ ﻧﻤﯽ ﺑﺎﺭﺩ

ﻣﺤﻤﺪﺭﺿﺎ ﻋﺒﺪﺍﻟﻤﻠﮑﯿﺎﻥ

Wednesday, September 17, 2014

یک مرد


زندگی


ﻋﺸﻖ


ﺍﮔﺮ ﻋﺸﻖ ﻋﺸﻖ ﺑﺎﺷﺪ، ﺯﻣﺎﻥ
ﺣﺮﻑ ﺍﺣﻤﻘﺎﻧﻪ ﺍﯼ ﺍﺳﺖ

فروغ فرخزاد

مبادا که تو را


همه شهر مهیاست مبادا که تو را
آتش معرکه بالاست مبادا که تو را
این جماعت همه گرگند مبادا که تو را
پی یک شام بزرگند مبادا که تو را
دانه و دام زیاد است مبادا که تو را
مرد بد نام زیاد است مبادا که تو را
پشت دیوار نشسته اند مبادا که تو را
نا نجیبان همه هستند مبادا که تو را
تا مبادا که تورا باز مبادا که تو را
پرده بر پنجره انداز مبادا که تو را

علیرضا آذر / تومور

Monday, September 1, 2014

عمر زاهد همه طى شد


عمر زاهد همه طى شد
" به تمناى بهشت "
او ندانست که در
" ترک تمناست"
بهشت
این چه حرفیست که در
"عالم بالاست بهشت"
هر کجا بخت خوش افتاد
همانجاست بهشت

هر جا چراغی روشنه


هر جا چراغی روشنه
از ترس تنها بودنه
ای ترس تنهایی من
اینجا چراغی روشنه
اینجا یکی از حس شب احساس وحشت میکنه
هر روز از فکر سقوط با کوه صحبت میکنه
جایی که من تنها شدم شب قبله گاه آخره
اونجا تو این قطب سکوت کابوس طولانی تره
من ماه میبینم هنوز
این کور سوی روشن و
اینقدر سو سو میزنم شاید یه شب دیدی من و
شاید شبی دیدی من و
هر جا چراغی روشنه...........

روزبه بمانی

Saturday, August 23, 2014

دوستت می دارم


دوستت می دارم
ای که بودن ات
مرگ را به تأخیر می اندازد

سابیر هاکا

به ياد داشته باش



من نبايد چيزى باشم که تو مي‌خواهى، من را خودم از خودم ساخته‌ام.
منى که من از خود ساخته‌ام، آمال من است.
تويى که تو از من مي‌سازى آرزوهايت و يا کمبودهايت هستند.
لياقت انسان‌ها کيفيت زندگى را تعيين مي‌کند، نه آرزوهايشان.
و من متعهد نيستم که چيزى باشم که تو مي‌خواهى.
و تو هم مي‌توانى انتخاب کنى که من را مي‌خواهى يا نه.
ولى نمي‌توانى انتخاب کنى که از من چه مي‌خواهى.
مي‌توانى دوستم داشته باشى، همين گونه که هستم و من هم.
مي‌توانى از من متنفر باشى بى‌هيچ دليلى و من هم.
چرا که ما هر دو انسانيم.
اين جهان مملو از انسان‌هاست، پس اين جهان مي‌تواند هر لحظه مالک احساسى جديد باشد.
تو نمي‌توانى برايم به قضاوت بنشينى و حکمي‌صادر کني و من هم.
قضاوت و صدور حکم بر عهده نيروى ماورايى خداوندگار است.
دوستانم مرا همين گونه پيدا مي‌کنند و مي‌ستايند.
حسودان از من متنفرند، ولى باز مي‌ستايند.
دشمنانم کمر به نابوديم بسته‌اند و همچنان مي‌ستايندم.
چرا که من اگر قابل ستايش نباشم نه دوستى خواهم داشت، نه حسودى و نه دشمنى و نه حتي رقيبى.
من قابل ستايشم و تو هم.
يادت باشد اگر چشمت به اين دست نوشته افتاد.
به خاطر بياورى که آن‌هايى که هر روز مي‌بينى و مراوده مي‌کنى ،
همه انسان هستند و داراى خصوصيات يک انسان، با نقابى متفاوت، اما همگى جايزالخطا.
نامت را انسانى باهوش بگذار ، اگر انسان‌ها را از پشت نقاب‌هاى متفاوتشان شناختى ، و
يادت باشد که اين‌ها رموز بهتر زيستن هستند.

گاندی

مُدل




نقاشان
محتاجِ مُدل‌های برهنه‌اند
برای آفریدنِ پرده‌های درخشان
اما شاعران
به خاطره‌ای،
عطری،
نگاهی قانعند تا بسرایند...
نسیمی که روسری تو را پس می‌زند
می‌تواند 
باعث اتفاق افتادن 
عاشقانه‌ترین شعر جهان شود...

یغماگلرویی

با تو


با تو بودن ، هميشه پرمعناست
بي تو روحم گرفته و تنهاست
با تو يک کاسه آب ، يک درياست
بي تو ، دردم به وسعت صحراست
با تو بودن ، هميشه پرمعناست
با تو آسان هزار کار خطير
با تو ممکن جهاد با تقدير
بي تو با غم برهنه همچون کوير
با تو يک غنچه ، دشتي از گلهاست
با تو بودن هميشه پرمعناست
اي تو ! تعريف ناپذيرترين
بي تو من کوچک و حقير ترين ..

نادرابراهيمي

Tuesday, August 19, 2014

سیمین بهبهانی... بانوی غزل ایران درگذشت


رفت آن سوار کولی با خود تو را نبرده
شب مانده است و با شب تاریکی فشرده
کولی کنار آتش رقص شبانه ات کو؟
شادی چرا رمیده؟ آتش چرا فسرده؟
رفت آنکه پیش پایش دریا ستاره کردی
دستان مهربانش یک قطره ناسترده
می رفت گرد راهش از دود آه تیره
نیلو فرانه در باد پیچیده تاب خورده
سودای همرهی را گیسو به باد دادی
رفت آن سوار با خود یک تار مو نبرده

سیمین بهبهانی

Wednesday, August 13, 2014

زندگی


ﻣﻬﺮﺑﺎﻧﯽﺍﺕ ﺭﺍ ﻣﯽﺧﻮﺍﻫﻢ



ﺩﺭﯾﺎ ﺩﺭﯾﺎ ﻣﻬﺮﺑﺎﻧﯽﺍﺕ ﺭﺍ ﻣﯽﺧﻮﺍﻫﻢ
ﻧﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﺩﺳﺖﻫﺎﻡ
ﻧﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﻣﻮﻫﺎﻡ
ﻧﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﺗﻨﻢ
ﺑﺮﺍﯼ ﺩﺭﺧﺖﻫﺎ
ﺗﺎ ﺑﻬﺎﺭ ﺑﯿﺎﯾﺪ.

عباس معروفی

Monday, August 11, 2014

عطر تو


عطر تو در هواست
می آیی?!
یا رفته ای?!

علیرضا روشن

باران


باران
تخت خالی
هوایی دو نفره
و شهری پراز تنهایی
اینجای شعر
یک نفر از بالکن پرید
محمد صابر شریفی

Tuesday, August 5, 2014

شروع واقعه


آدم‌ها



آدم‌ها
وقتی می آيند
موسيقی شان را هم با خودشان می آورند ...
ولی وقتی می روند
با خود نمی برند‌‌ !
آدم‌ها
می آيند
و می روند ،
ولی
در دلتنگی هايمان‌‌ ...
شعرهايمان‌‌ ...
روياهای خيس شبانه‌‌مان ... می مانند‌‌‌ !
جا نگذاريد ! 
هر چه را که روزی می آوريد را با خودتان ببريد‌ !
وقتی که می روید
دیگر
به خواب و خاطره‌‌‌ی آدم برنگرديد ...

هرتا مولر

حال مرا


ﺭﻭﺯﯼ ﮐﻪ


ﺭﻭﺯﯼ ﮐﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﻭﻟﯿﻦ ﺑﺎﺭ
ﺗﻮ ﺭﺍ ﺧﻮﺍﻫﻢ ﺑﻮﺳﯿﺪ
ﯾﺎﺩﺕ ﺑﺎﺷﺪ
ﮐﺎﺭِ ﻧﺎﺗﻤﺎﻣﯽ ﻧﺪﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﯽ
ﯾﺎﺩﺕ ﺑﺎﺷﺪ
ﺣﺮﻓﻬﺎﯼ ﺁﺧﺮﺕ ﺭﺍ
ﺑﻪ ﺧﻮﺩﺕ
ﻭ ﻫﻤﻪ
ﮔﻔﺘﻪ ﺑﺎﺷﯽ
ﻓﮑﺮِ ﺑﺮﮔﺸﺘﻦ
ﺑﻪ ﺭﻭﺯﻫﺎﯼ ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﺑﻮﺳﯿﺪﻧﻢ ﺭﺍ
ﺍﺯ ﺳَﺮَﺕ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﮐﻦ
ﺗﻮ
ﺩﺭ ﺟﺎﺩﻩ ﺍﯼ ﺑﯽ ﺑﺎﺯﮔﺸﺖ ﻗﺪﻡ ﻣﯽ
ﮔﺬﺍﺭﯼ
ﮐﻪ ﺷﺒﺎﻫﺘﯽ ﺑﻪ ﺧﯿﺎﺑﺎﻥ ﻫﺎﯼ ﺷﻬﺮ
ﻧﺪﺍﺭﺩ
ﺑﺎ ﺗﺮﺩﯾﺪ
ﺑﯽ ﺗﺮﺩﯾﺪ
ﮐﻢ ﻣﯽ ﺁﻭﺭﯼ ...

ﺍﻓﺸﯿﻦ ﯾﺪﺍﻟﻠﻬﯽ

یه شب مهتاب


یه شب مهتاب
ماه میاد تو خواب
منو میبره
کوجه به کوچه
باغ انگوری
باغ آلوچه
دره به دره
صحرا به صحرا
اون جا که شبا
پشت بیشه ها
یه پری میاد
ترسون و لرزون
پاشو میذاره
تو آب چشمه
شونه میکنه
موی پریشون...

شاملو

Wednesday, July 16, 2014

می شود


بعضی


بعضی ترانه‌ها را
می توان
بارها و بارها
گوش داد
...
بعضی انسان‌ها را
می‌توان
بارها و بارها
دوست داشت!

ایلهان برک

Sunday, July 13, 2014

اجتماعی که سارقت بودند


ﮐﺎﺵ ﺩﻭ ﺑﺎﺭ ﺯﺍﺩﻩ ﻣﻲﺷﺪﻡ



ﮐﺎﺵ ﺩﻭ ﺑﺎﺭ ﺯﺍﺩﻩ ﻣﻲﺷﺪﻡ ﻳﮑﻲ
ﺑﺮﺍﻱ ﻣﺮﺩﻥ ﺩﺭ ﺁﻏﻮﺵ ﺗﻮ
ﻳﮑﻲ ﺑﺮﺍﻱ ﺗﻤﺎﺷﺎﻱ ﻋﺎﺷﻘﻲ

ﮐﺮﺩﻧﺖ.

عباس معروفی

Monday, June 30, 2014

با فروغ


بیشعورها


بیشعورها برای خودشان قواعد نانوشته ای دارند که برطبق آن رفتار می کنند. بعضی از از این قواعد از این قرارند:

1- تمام مشکلات را دیگران به وجود آورده اند.
2- اصلاً نیازی به ریشه یابی و حل مشکلات نیست. فقط یکی را پیدا کن که تقصیرها را گردنش بیندازی.
3- کم نیاور. تمام کاستی ها و خطاها را می توان در پشت نقابی از وقاحت و گستاخی پنهان کرد. هرچقدر که جرمت بزرگتر است باید پُررویی ات هم بیشتر باشد.
4- تمام قوانین برای این بوجود آمده اند که نقض شوند. اما فقط توسط تو. اگر کس دیگری این کار را انجام داد دودمانش را بر باد بده.
5- اگر از قانونی خسته شدی،مطابق نیازت یکی دیگر بساز ، اما به محض آنکه به خواسته ات رسیدی آن را هم نقض کن.
6- هرگز در توانایی ات در بدست آوردن هر چیز کثیفی که ارادی کنی، شک نکن.

بیشعوری
دکتر خاویر کرمنت
ترجمه:محمود فرجامی

Sunday, June 22, 2014

من خویشاوند هر انسانی هستم که


من خویشاوند هر انسانی هستم که خنجری در آستین پنهان نمی‌کند. نه ابرو درهم می‌کشد نه لبخندش ترفند تجاوز به حق نان و سایه‌بان دیگران است. نه ایرانی را به غیرایرانی ترجیح می‌دهم نه ایرانی را به ایرانی. من یک لر ِ بلوچ ِ کردِ فارسم، یک فارس‌زبان ترک، یک افریقایی اروپایی استرالیایی امریکایی ِ آسیایی‌ام، یک سیاه‌پوستِ زردپوستِ سرخ‌پوستِ سفیدم که نه تنها با خودم و دیگران کمترین مشکلی ندارم بلکه بدون حضور دیگران وحشت مرگ را زیر پوستم احساس می‌کنم. من انسانی هستم میان انسان‌های دیگر بر سیارهٔ مقدس زمین، که بدون حضور دیگران معنایی ندارم.

احمد شاملو