Pages

Wednesday, March 30, 2011

دوستت دارم ها


کم کم یاد خواهی گرفت تفاوت ظریف میان نگهداشتن یک دست و زنجیر کردن یک روح را

اینکه عشق تکیه کردن نیست و رفاقت بلکه اطمینان خاطر

و یاد می‌گیری که بوسه‌ها قرارداد نیستندو هدیه‌ها، معنی عهد و پیمان نمی‌دهند

کم کم یاد میگیری که حتی نور خورشید هم می‌سوزاند اگر زیاد آفتاب بگیری

باید باغ ِ خودت را پرورش دهی به جای اینکه منتظر کسی باشی تا برایت گل بیاورد

یاد میگیری که میتوانی تحمل کنی که محکم باشی پای هر خداحافظی

یاد می‌گیری که خیلی می‌ارزی

خورخه لوییس بورخس

Monday, March 21, 2011

نوروزتان پیروز باد


امسال

گشاده دست باش جاري باش کمک کن مثل رود
باشفقت و مهربان باش مثل خورشيد

اگر کسي اشتباه کرد آن را بپوشان مثل شب

وقتي عصباني شدي خاموش باش مثل مرگ

متواضع باش و کبر نداشته باش مثل خاک

بخشش و عفو داشته باش مثل دريا

اگر مي خواهي ديگران خوب باشند خودت خوب باش مثل آيينه

آترود

Sunday, March 13, 2011

مراقب قلب ها باشيم


وقتي تنهاييم، دنبال دوست مي گرديم
پيدايش که کرديم، دنبال عيب هايش مي گرديم
وقتي که از دست داديمش، دنبال خاطراتش مي گرديم
و همچنان تنها مي مانيم
هيچ چيز آسان تر از قلب نمي شکند
ژان پل سارتر

Sunday, March 6, 2011

ای صمیمی ای دوست

اي صميمى اي دوست
اي قديمي اي خوب
گاه و بيگاه لب پنجره
‎خاطره ام مي آيي
تو مرا ياد كني يا نكني، من به يادت هستم
آرزويم همه ‎ ‎
سرسبزي توست
دايم از خنده، لبانت لبريز
دامنت پر گل باد

Wednesday, March 2, 2011

داستانهایی ساده برای ما/درخت گلابی

مردی چهار پسر داشت. آنها را به ترتیب به سراغ درخت گلابی ای فرستاد که در فاصله ای دور از خانه شان روییده بود
پسر اول در زمستان، دومی در بهار، سومی در تابستان و پسر چهارم درپاییز به کنار درخت رفتند
سپس پدر همه را فراخواند و از آنها خواست که بر اساس آنچه دیده بودند درخت را توصیف کنند
پسر اول گفت: درخت زشتی بود، خمیده و در هم پیچیده
پسر دوم گفت: نه.. درختی پوشیده از جوانه بود و پر از امید شکفتن
پسر سوم گفت: نه.. درختی بود سرشار از شکوفه های زیبا و عطرآگین.. و باشکوهترین صحنه ای بود که تابه امروز دیده ام
پسر چهارم گفت: نه!!! درخت بالغی بود پربار از میوه ها.. پر از زندگی و زایش
مرد لبخندی زد و گفت: همه شما درست گفتید، اما هر یک از شما فقط یک فصل از زندگی درخت را دیده اید! شما نمیتوانید درباره یک درخت یا یک انسان براساس یک فصل قضاوت کنید: شوق و عشقی که از زندگیشان برمی آید فقط در انتها نمایان میشود، وقتی همه فصلها آمده و رفته باشند
مبادا بگذاری درد و رنج یک فصل، زیبایی و شادی تمام فصلهای دیگر را نابود کند
زندگی را فقط با فصلهای دشوارش نبین ؛
در راههای سخت پایداری کن، لحظه های بهتر بالاخره از راه میرسن