خداوندا : براي همسايه كه نان مرا ربود، نان . براي عزيزاني كه قلب مرا شكستند، مهرباني . براي كساني كه روح مراآزردند بخشش.وبرای خویشتن خویش آگاهی وعشق می طلبم
Monday, October 28, 2013
زندگی بیمارستانی ست
زندگی بیمارستانی ست که هر بیمارِ آن در آرزویِ
عوض کردن تختش به سر می برد.
یکی می خواهد روبرویِ بخاری باشد و رنج بکشد، و دیگری می پندارد که سلامتی اش را کنار پنجره بازخواهد یافت.
من گمان می کنم که همیشه، همان جایی که نیستم حس بهتری خواهم داشت، و این سوال جابه جایی همواره ذهن مرا مشغول کرده است.
شارل بودلر
Wednesday, October 9, 2013
دره ها گلوله خورده اند
دره ها گلوله خورده اند
جنگل گلوله خورده است
خون همین حالا دارد
در انارها جمع می شود
من اما
بر تپه ای نشسته ام
بهمن ِ کوچک دود می کنم ...
پک می زنم به خیابان
پک می زنم به کافه
پک می زنم به این فصل
که سرش را پایین انداخته
از لابه لای آدم ها رد می شود
نگاه کن!
ابری که بالای شهر ایستاده
روزی ست که من دود کرده ام...
گروس عبدالملکیان
Subscribe to:
Posts (Atom)